واکسن چهار ماهگی
روز شنبه رفتیم و واکسن چهار ماهگیت رو زدیم عزیز دلم این بار خیلی بیشتر از دفعه قبل اذیت شدی روز اول و بخصوص شب اول خیلی تب داشتی و دیروز هم که روز دوم میشد خیلی درد داشتی و خیلی گریه کردی الهی مامان قربون اون اشک چشمات بشه که اینقدر مظلومانه میریخت رو گونهات . اینقدر گریه هات وحشتناک بود که بابایی میگفت دیگه واکسن برات نمیزنیم چرا باید اینقدر بچمون رو اذیت کنیم بابایی دیگه!!!!!!! اصلا دل دیدن اشکای شما رو نداره پسر گلم از بس که دوستت داره امروز خدارو شکر حالت بهتره و الان مثل فرشته ها خوابیدی الهی مامان دورت بگرده ...
نویسنده :
مامان
10:38